نگرانی های اعتبار نادرست و تأثیر آن بر تصمیم گیری در مورد پناهندگان – استوارت شارما هارسانی


جلسه امروز، جایی که من و موکلم پرسش‌های شدید و اغلب میکروسکوپی یکی از اعضا را بررسی کردیم، یادآور چالش‌هایی بود که مدعیان پناهندگی، حتی در مواردی که در ابتدا قوی به نظر می‌رسند، با آن روبرو هستند. موکل من، یک فرد LGBTQ+ که از بازگشت به کشوری سرکوبگر می ترسد، در معرض سطحی از بررسی قرار گرفت که ممکن است برای او بسیار سخت باشد. با توجه به تحولات فقهی و سیاست های خود هیأت در این زمینه غافل نشدم اما قطعاً به تعویق افتادم.

استماع شروع کرد با یک شیرجه عمیق از نظر تاخیر در طرح ادعا.

تصمیم گیرندگان همچنان به فرضیات در مورد چگونگی واکنش مردم به ترس و خطر ادامه می دهند.

هیلاری ایوانز کامرون، همکلاسی سابق من در سالن Osgoode، این موضوع را عمیقاً در تحقیقات خود بررسی کرده است. او اشاره می‌کند که داوران اغلب تصور می‌کنند کسانی که از جان خود می‌ترسند به روش‌های قابل پیش‌بینی رفتار می‌کنند – فوراً فرار می‌کنند، در اولین کشور امنی که به آن می‌رسند به دنبال محافظت می‌گردند و هرگز به وطن خود باز نمی‌گردند. اما همانطور که کار کامرون روشن می کند، این فرضیات مبتنی بر شواهد نیستند. در عوض، آنها دهه‌ها تحقیق در رشته‌هایی مانند روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و انسان‌شناسی را نادیده می‌گیرند، که نشان می‌دهد واکنش‌های انسان به خطر بسیار متنوع‌تر و پیچیده‌تر است.

در جلسه امروز، این دیدگاه ناقص در روشی که عضو تمام جزئیات شهادت موکل من را بررسی می‌کرد، مشهود بود، و ظاهراً به دنبال هرگونه ناهماهنگی برای تضعیف اعتبار آنها بود. در یک نقطه، عضو می خواست بداند چرا یک اصلاحیه در روایت اصلی انجام شده است (اصلاحات کوچک بود و قبل از هر مهلت و طبق قوانین ارسال شد). لعنت اگر این کار را کنی و لعنت اگر نکنی. اگر روایتی را اصلاح نکنید و شهادت متضاد باشد، حذف شده است – اگر اصلاح کنید، سؤال این است که چرا از ابتدا درج نشده است.

همانطور که کامرون استدلال می کند، چنین قضاوت هایی مملو از مشکلات هستند و می توانند اساساً نادرست باشند. رفتار، ثبات، و سطح جزئیات در یک داستان – که اغلب به عنوان شاخص های اعتبار دیده می شود – قابل اعتماد نیستند. یک گزارش با اعتماد به نفس و دقیق ممکن است به سادگی به خوبی تکرار شود، در حالی که عصبی بودن یا شکاف در حافظه می تواند نتیجه طبیعی ضربه باشد، به ویژه هنگامی که تجربیات عمیق شخصی مانند تجربیاتی که مربوط به گرایش جنسی یا هویت جنسی است، بازگو می شود.

فراتر از جستجوی گنج یابی میکروسکوپی برای مسائل، باید بگوییم که عضو رویکرد متفاوتی در نزدیک شدن به تمایلات جنسی / ابراز جنسی / جهت گیری مشتری من داشت.

زمانی که عضو می خواست بداند چگونه موکل من قبل از آمدن به کانادا “میل خود را برآورده کرد” مخالفت کردم – با توجه به شواهد قابل توجه، معتبر و تاییدی که قبلاً به عنوان افشا ارائه شده بود.

بعد از حدود 2 ساعت سوالعضو هیئت مدیره در نهایت پرسید موکلم از چه چیزی در بازگشت به کشور بازگشت می ترسد؟

چالش تصمیم گیرندگان پناهندگی فقط در سنجش شواهد نیست، بلکه درک زمینه های روانی و فرهنگی است که نحوه واکنش مردم به ترس را شکل می دهد. جلسه امروز این نکته را تقویت کرد که اگر تصمیم‌گیرنده‌ای که به‌خوبی تصمیم‌گیری می‌کند در این موارد که زندگی را تغییر می‌دهد، تصمیم‌گیری کند، این درک بسیار مهم است. تجربه مشتری امروز من، تحت چنین بررسی شدیدی، بر نیاز به رویکردی دقیق‌تر برای ارزیابی اعتبار تأکید می‌کند، رویکردی که فراتر از قضاوت‌های سطحی است و واقعیت‌های پیچیده رفتار انسانی را تحت استرس شدید در نظر می‌گیرد. بدون این تغییر، خطر شکست کسانی را داریم که به دنبال حمایت از ما می آیند، و این شکستی است که نمی توانیم از عهده آن برآییم.

البته، این جابجایی، هدف اصلی دستورالعمل(ها) است و تنها می توان امیدوار بود که این تجربه یک تجربه دور از ذهن باشد.

دیدگاهتان را بنویسید